English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (7668 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the answer to the riddle U حل این معما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
riddle U تفسیریا بیان کردن
riddle U الک
riddle U الک کردن
riddle U پرویزن
riddle U سوراخ سوراخ کردن
riddle U غربال کردن
riddle U سرند
riddle U معما
riddle U چیستان لغز
riddle U جدول معما
riddle U گیج وسردر گم کردن
riddle U غربال
riddle U رمز
key to a riddle [راه حل معما]
to guess at a riddle U کوشش درحل معمایی کردن
in answer to U در پاسخ به
to answer in the a U اری گفتن بله گفتن
to answer in the a U پاسخ مثبت دادن
an a answer U پاسخ مثبت
answer [to something] U پاسخ [به چیزی] [راه حل]
answer U : پاسخ دادن
right answer U پاسخ درست
answer U : جواب پاسخ
answer U پاسخ به یک سوال
answer U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answer U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answer U پاسخ
answer U دفاع
answer U جواب احتیاج را دادن
answer U دفاع کردن
answer U جوابگو شدن
answer U بکار امدن بکاررفتن
answer U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answer U بدرد خوردن مطابق بودن
answer U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer U ضمانت کردن
answer U جواب دادن از عهده برامدن
answer U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answer U tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answer U سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
to frame an answer U پاسخی را طرح کردن
glib answer U پاسخ بدون ملاحظه [بی فکر]
A correct answer. U جواب صحیح
The wrong answer. U جواب غلط
no answer [n/a] [in forms] U بدون پاسخ [در برگه برای پر کردن]
the answer is right under your nose <idiom> U جواب مثل روز روشن است
Why don't you answer? U چرا جواب نمی دهید؟
early answer U پاسخ زود
never to be at a loss for an answer U همیشه حاضر جواب بودن
to be at a loss for an answer U پاسخی نداشتن
reply [answer] U پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
A straightforward answer. U جواب سر راست
Answer me this question. U جواب این سؤالم را بده
Please answer the telephone. U لطفا" جواب تلفن را بدهید
the answer is in the negative U پاسخ ان منفی است
question answer U در صف گذاشتن
i must answer for the damages U ازعهده خسارت ان باید برایم
question answer U صف بستن
question answer U صف
question answer U سئوال- جواب
originate answer U مدمی که میتواند هم پیامهارا تولید کرده و هم به انهاجواب دهد
answer mode U حالت پاسخ
answer/originate U دریافت / ارسال
answer/originate U که میتواند داده دریافت یا ارسال کند
answer/originate U مثل مودم
answer pennant U پرچم جواب
answer/originate U رسانه ارتباطی
to definitive answer U پاسخ قطعی
auto answer U خود جواب
To answer back. U جواب دادن ( یکی بدو کردن )
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
whyŠthere is the answer U در سر جواب
an abrupt answer U جواب تند
answer key U کلید پاسخها
answer mode U حالت جواب
to press for an answer U با صرار یا فشار پاسخ خواستن
to answer the call of nature <idiom> U به توالت رفتن [اصطلاح روزمره]
reaction [answer, commentary] U رای
reaction [answer, commentary] U نظر
reaction [answer, commentary] U پاسخ
to fail to provide an answer U درماندن در دادن پاسخ
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
A logical remark has no answer. <proverb> U یرف یساب جواب ندارد .
The answer to fools is silence. <proverb> U جوب ابلهان خاموشى است .
to push for an answer [in reference to something] U برای پاسخ فشار آوردن [در رابطه با چیزی]
More money is not the answer to this problem. U پول بیشتر حل این مسئله نیست.
auto answer indicator U جوابگویاتوماتیکی
voice answer back U پاسخ سمعی
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation. U پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
Excepting [With the exception of] two students, no one could answer the last question correctly. U به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد.
Force is the answer to force. <proverb> U جواب زور را زور مى دهد .
He was pressed for pressed for ad answer . U به اوفشار آوردند تا جواب بدهد
Recent search history Forum search
1no is an answer
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
1shit answer
0crisp
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com